فناوری سلام خوش آمدید |
||
تحقير مردم، خوي شيطاني است
غلامرضا بني اسدي- تحقير سم است حتي اگر به قصد برانگيختن فرد بيان شود. هيچ کس با تحقير بزرگ نشده است و تاکنون نيز هيچ کس نتوانسته با تحقير از ديگران آدم هاي بزرگ بسازد، اين نشدني است، چون بناها را با مصالح مي سازند و شخصيت آدم ها را نيز صلاحيت ها شکل مي دهد و تحقير، هر چه باشد، از جنس صلاح و صلاحيت و مصالح نيست. آن که تحقير مي کند ديگران را، تا بزرگي خود را به رخ بکشد هم غافل است که هيچ بزرگي، زبان تحقير نداشته است و ندارد و نه خواهد داشت. انسان هاي بزرگ اهل تکريم و بر کشيدن انسان ها هستند، اهل بسترسازي براي رشد و تعالي شان. آنان با «نوشدارو»ي تکريم، سهراب بر زمين افتاده و زخم خورده اعتماد به نفس افراد را درمان مي کنند و از آدم هاي شکست خورده چهره هاي پيروز مي سازند و بزرگي خود اينان نيز بهتر به چشم مي آيد آن که براي بزرگي ديگران مي کوشد، خود بزرگ است و ضرورت بزرگي را هم مي فهمد، «ذات يافته هستي بخشي است که هستي بخشي» مي کند و اين نيز سنت انبيا و اولياست. اين پيامبر است که شخصيت تازيانه خورده عمار را بازسازي مي کند، بلال حبشي را تا رفعت گلدسته هاي اذان برمي کشد، در ميان همه مدعيان خويشاوندي، سلمان فارسي را به «منا اهل البيت» کرامت مي بخشد و هيچ گاه به انسان ها جز به ديده کرامت نمي نگرد و درس او نيز اين است که حرمت دار آدم ها بايد بود. در اين که اسلام، حرمت مومن را عزيزتر از کعبه مي داند، جايگاه اجتماعي و اقتصادي و سياسي مردم مطرح نيست انسانيت مومنان مطرح است که همواره بايد پاس داشته شود، اما ما، ماهايي که داعيه دار ايمانيم و مومن بودن ديگران را به ديده ترديد مي نگريم رفتارمان با مردم چگونه است؟ چقدر اهل حرمت گذاشتن هستيم؟ چقدر زبان به تکريم مي چرخانيم و چقدر رفتار ما، در اين حوزه، گفتار ما را تاييد مي کند؟ آيا همان طور که مي خواهيم ديگران ما را بزرگ بدارند ما هم براي بزرگ داشتن ديگران تلاش مي کنيم؟ تلاش پيشکش، آيا با کلمات تحقيرآميز، عمارت شخصيت افراد را بمباران نمي کنيم؟ ببخشيد اين پرسش ها و علامت سوال ها براي اين نيست که پاسخ دهيد، اما براي يافتن پاسخ در محضر وجدان خود به آن فکر کنيد آيا اين که برخي هامان در جايگاه مدير و وکيل و وزير هستيم اين حق را ايجاد مي کند که به ديگران به ديده تحقير بنگريم؟ من که باور ندارم، اين «باطل»، اين گناه مسلم، حق کسي بشود، حق از جنس حقيقت است پس نمي شود تحقير را حق رئيس دانست، اصلا هيچ کس حق ندارد افراد را تحقير کند، آن که زبان به تحقير دارد، خود موجود حقيري است که به غلط فکر مي کند با در هم شکستن ديگران خودش بزرگ مي شود. اگر قرار بود کسي با تحقير ديگران بزرگ شود شيطان بزرگ مي شد که خود را برتر از آدم دانست اما او از بهشت خدا رانده شد و اين سرنوشت همه کساني است که به اين خوي شيطاني خو گرفته اند و به بندگان خدا به ديده تحقير مي نگرند... نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان |
ZBODY onUnload="window.alert(' حالا اگه بيشتر مي موندي كه نمي مردي')">
با اين دكمه كاري نداشته باشيد!